آشنایی با دوره آموزشی راه اندازی کسب و کار و ارتقاء کار تیمی
مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School
به گزارش مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School امروزه نقش آموزش در اقتصاد به دلیل ایجاد تخصص و بهبود بهرهوری عوامل تولید همواره مورد توجه بوده و جایگاه فناوری و دانش به عنوان عوامل درونزا در رشد اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در اقتصاد دانش بنیان،تولید،توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات کاربردی محرک اصلی رشد اقتصادی،تولید ثروت و اشتغال در تمامی فعالیتهای اقتصادی است و برای دستیابی به آن بایستی شرایط لازم برای ابداع، نوآوری و هدایت صحیح نوآوری ها فراهم آید تا شاهد تبدیل ایدهها به محصولات باشیم.
مبانی کارآفرینی و تجاری سازی ایده
به گزارش مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School در حال حاضر سیر تحولات جهانی، کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فنآوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیتآمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحرانهای اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها، موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی، کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند.
به گزارش مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School بر همین اساس، توسعهی کارآفرینی از جنبههای گوناگون مدنظر قرار گرفته است. آموزش، یکی از جنبههای مهم در گسترش کارآفرینی است که مورد توجه ویژهای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته ثابت شده که ویژگیهای کارآفرینان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای آموزشی تبدیل شده است.
خلاقیت، مدیریت فکر و روش های خلاقانه حل مسأله
به گزارش مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School امروزه تداوم حیات سازمانهای مختلف به خلاقیت و نوآوری بستگی دارد. در ضمن بدون تغییرات ناشی از آفرینندگی و خلاقیت سازمانها نمی توانند خود را با تغییرات محیطی همساز کنند و دوام آورند. اگر چه تعداد زیادی از نیروهای محیطی برسازمان اثر می گذارند ولی چهار عامل بیشتر از بقیه بر سازمان ها تاثیر دارند:
1. فشارروزافزون رقابت 2. بازارهای جهانی شده 3. گام های شتابان پیشرفت فناوری 4. دگرگونی سریع ارزشهای مصرف کنندگان و روشهای زندگی
امروزه در بسیاری از سازمانهای موفق یک بخش با عنوان research and development ایجا د شده که بر مبنای خلاقیت استوار بوده و در نهایت منجر به بیرون آمدن ایده های جدیـد در سازمان و در نهایت توسعه آنها میگردد.
به گزارش مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School با پیشرفت روز افزون دانش، فناوری و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه نیازمند آموزش مهارت هایی است که با کمک آن بتوان همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسان هایی باشد که بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند. امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند.
به گزارش مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School روزگاری سخن گفتن از خلاقیت و نورآوری امری غیر ضروری و دور از دسترس به نظر می رسید. اما سیر تحولات دنیا، ما و سازمان های ما را به نقطه ای کشانده که بی تردید بدون خلاقیت و نورآوری نه تنها نمی توانیم به هدف های خود برسیم، بلکه ماهیت حیات و بقایمان را نیز زیر سوال خواهد برد.
ارتقاء مهارتهای کار تیمی و آشنایی با اصول آن
همه ما ممکن است تاکنون با شرکتهای مختلفی برخورد کرده باشیم که پس از مدتی فعالیت سرانجام به دلیل پارهای از مشکلات درون سازمانی و عدم آشنایی با راه های مقابله با آن حتی به تعطیلی کشیده شده اند. در صورتی که اگر موسسین بسیاری از این شرکتها قبل از راه اندازی آن و شروع یک کار تیمی با اصول تشکیل یک تیم و بحرانهای احتمالی به وجود آمده پس از آن آشنا بودند و در نتیجه راه های مقابله با آنها را نیز قبل از مواجه شدن با آن بررسی کرده بودند به چنین سرنوشتی دچار نمی شدند.
مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش CRM
مدرس فروشندگی
سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی CRM
مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری CRM
آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری CRM
آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری CRM
بهزاد حسین عباسی
مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن
معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن
استاد اصول و فنون مذاکره زبان بدن
سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM
مدرس بازاریابی
معلم بازاریابی
مدرس برند
مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن
مدرس مدیریت ارتباط با مشتری
هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی
مدیر برنامه ها جواد حسنی
09372202257
9197685104
behzadabbasi.ir
قوانین مالکیت فکری
برای شروع یک کسب و کار نوآورانه آشنایی با قوانین مالکیت فکری نظیر قوانین ثبت اختراع، ثبت علائم تجاری و ... کمک قابل توجهی به موفقیت و رونق کسب وکار شما میکند. بسیاری از کارآفرینان بدون اطلاع از قانون ثبت اختراع و ظرافت های تدوین اظهار نامه شروع به تولید وعرضه محصول جدید و ابتکاری خود میکنند یا بسیاری از افراد بدون توجه به آگاهی از مزایا و ظرفیت های قانون علائم تجاری خدمات، محصولات یا مدل کسب و کار نوآورانه خود را به بازار معرفی مینمایند و عموماً نتایج تلخی به بار میآورند.
مدیریت فرایند ایده تا محصول برای شرکتهای نوپا
به گزارش مدرسه کسب و کار بهزاد حسین عباسی Business School اولین و شاید مهمترین دلیل نوشتن طرح کسب و کار، بررسی امکانپذیری و توجیهپذیری انجام یک کسب و کار است. پیش از هر کس دیگری این خود کارآفرین است که باید نسبت به سودآور بودن فرصت تجاری پیش رو اطمینان حاصل نماید. بیشتر کارآفرینان تصوری مبهم و کلی نسبت به خوب بودن یک فرصت دارند و به واسطهی تعدد متغیرهایی که در فضای کسب و کار وجود دارد، ممکن است از برخی پارامترها غفلت نمایند، یا آنکه توجه بیش از اندازه بر بعضی جنبهها باعث کم اهمیت دیدن سایر قسمتها شود. مکتوب کردن اطلاعات کسب و کار در یک چهارچوب از پیشتعیینشده امکان تحلیل جامعتر را برای کارآفرین پدید میآورد.
در این روش علاوه بر آشنایی با ساختارهای کلی یک کسب و کار، مروری بر تکنیک پیاده سازی ناب و مستند سازی برنامه که به عنوان یک روش جدید در این حوزه مطرح گردیده است خواهیم داشت.
در پایان این دوره نیز به بررسی ریسک های احتمالی هر کدام از مدل های کسب و کار نیز خواهیم پرداخت
آموزش پرسنل فروش آموزش پرسنل شرکت اهمیت آموزش پرسنل سرفصل های مدیریت فروش
سرفصل های مدیریت فروش
- فروش یخچال به ساکنان بومی آلاسکا
- ارزش عمر مشتری
- فنون موفقیت در کسب و کار
- جایگاه آدم ها در ذهن دیگران
- مذاکره فروش
- فروش چیست؟
- وظایف مدیر فروش
- جذب و آموزش فروشندگان
- هدف فروش چگونه تعیین می شود؟
- نحوه محاسبه پورسانت فروشندگان:
- تئوری پنجره های شکسته
- نظارت
- استراتژی بازاریابی
- استـرا تژی فـروش
- جا یگا ه فروش در استراتژی شرکت
- رمز موفقیت یک برنامه فروش
- شاخه های اصلی فروش
- انواع مدیران فروش
- مشتری یابی
- انواع مشتری
- رضایت مشتری یعنی چه؟
- وفاداری مشتری یعنی چه ؟
- نارضایتی مشتری یعنی چه ؟
- مدیریت مشتریان خاموش
- هدف های فروش
- هدف استراتژیک سهم بازار
- گردش مالی فروشگاه ها
- هدفهای کیفی فروش
- زمانبندی هدفهای فروش
- طراحی استراتژی فروش
- تجزیه و تحلیل SWOT در فروش
- ساختار سیستم فروش :
- نحوه تقسیم ساعت کاری فروشندگان
- پیش بینی فروش
- تجزیه و تحلیل های فروش
- استراتژیهای برنده
- استراتژیهای شرکتی که رهبری بازار را بعهده دارد
- پیدا کردن مصرف کنندگان جدید
- مدل استاینر
- نظریه آیداس AIDAS
- بازاریابی خدمات
برای افزایش فروش سه راه پیش رو داریم:
1) افزایش تعداد موارد فروش فردی
2) افزایش حجم فروش به هر مشتری
3) افزایش تعداد دفعات فروش به هر مشتری.
افزایش فروش
مدل فروش قدیمی4 بخش داشت:
1) ابراز صمیمیت (تحویل گرفتن مشتری)،
2) صلاحیت دادن به مشتری (شما چقدر پول دارید یا چقدر می خواهید هزینه کنید)
3) سخنرانی برای مشتری(معرفی کالا)
4) نهایی سازی فروش(کالا را بخر، مشتری!)
اما
مدل جدید فروش برعکس شده است. توصیه می شود 40 درصد از وقت خود را بگذارید
برای ابراز صمیمیت و جلب اعتماد مشتری، 30 درصد از وقت را به شناسایی
نیازهای مشتری اختصاص دهید (برای این منظور باید خیلی با دقت به حرفهای
مشتری گوش کنید)، 20 درصد از وقت را بگذارید برای معرفی کالا تا نشان دهید
این کالا چگونه نیاز مشتری را برطرف می کند و 10 درصد آخر را هم اختصاص
بدهید به نهایی سازی فروش.
صحبت مشتری را قطع نکنید، وقتی او حرف می
زند یک کلمه هم نگویید. اگر مکث کنید و با توجه به حرفهایش گوش کنید و
سوال های مرتبط بپرسید، مشتری این گونه تعبیر می کند که او برای من ارزش
قائل است. خوب سوال کنید. سوال ملایمی مثل: منظورتان چیست؟ به مشتری می
فهماند که شما به درک نیاز او علاقمندید.
بهترین مدرس بازاریابی و فروش در ایران چه کسی است؟
مدرس بازاریابی - بهترین مدرس بازاریابی و فروش - سالن آموزشی همه مدیران عامل و مدیران آموزش در سازمان ها و شرکت ها و حتی موسسات اعتباری و بانک ها همواره به دنبال بهترین مدرس بازاریابی و فروش هستند تا بتوانند دوره ها و کارگاه هایی را برگزار نمایند که واحدهای فروش و امور مشتریان خود را به کمک آن ها متحول نمایند. اما واقعیت موضوع دیگری است !
جستجوی مدیران آموزش ها به دنبال بهترین مدرس بازاریابی و فروش بجایی رسیده است که برخی مدیران آموزش پرداخت حق الزحمه مدرسان بازاریابی را مشروط بر اخذ نتیجه پس از برگزاری دوره های آموزشی گرفته اند. این موضوع آنجایی تعجب را چندین برابر می نماید که برخی به اصطلاح مدرسان این موضوعات را پذیرفته اند. نتیجه انتخاب بهترین مدرس بازاریابی و فروش با این روش و همچنین عوارض آن بر امر آموزش بر کسی پوشیده نیست.
چند راهنمایی جهت انتخاب بهترین مدرس بازاریابی و فروش
بهترین مدرس بازاریابی باید واجد شرایط خاصی باشد که مهمترین آن ها عبارتست از:
۱- دارای مدارج علمی و دانشگاهی در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش های حوزه بازاریابی باشد. مدرس بازاریابی و فروش
۲- دارای حداقل ۱۰ سال تجربه مشاوره مدیریت در حوزه بازاریابی و برندینگ را در رزومه فعالیت های خود داشته باشد.
۳- دارای مهارت کافی در انتقال مفاهیم داشته باشد و حداقل ۳ سال تجربه تدریس در واحدهای دانشگاهی را داشته باشد.
مدرس بازاریابی و فروش
۴- قبل از حضور در کارگاه، از وضعیت شرکت کنندگان و همچنین رفتار مشتریان در بازار متبوع، اطلاعات کافی اخذ نموده باشد.
5- در آخر اینکه بهترین مدرس بازاریابی باید بتواند آنچه را که به شرکت کنندگان در کارگاه آموزش می دهد، در ابتدای آموزش خود عملیاتی نماید تا اعتماد شرکت کنندگان را جهت قبول مفاهیم و مهارت ها کسب نماید.
میانجیگری؛ راهی جایگزین برای حل اختلافات در عرصة بین المللی
مترجم: دکتر عباس احمدی و لیلی رحیمی (Leili.Rahimi20@gmail.com)
موضوع: مدیریت تعارض و مذاکره
سال انتشار (میلادی): 2016
وضعیت : تمام متن
منبع انتشار: پایگاه مقالات علمی مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com
تهیه و تنظیم: ارسال شده توسط عضو پایگاه مقالات علمی مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com
چکیده: محیط کسب و کار بین المللی همواره در حال تغییر است، با توجه به سرعتی که در معاملات تجاری امروز دیده می شود ، عبارت "وقت طلاست" واقعی تر از همیشه است. بدلیل درگیری بین شرکت ها، که هزینه های اضافی و زمان از دست رفته را به طرفین تحمیل می کند، دادگاههای حل اختلاف ایجاد شده اند. به طور فزاینده، پای روشهای جایگزین حل تعارضات در میان است که بعنوان میانجیگری مشخص شده است. میانجیگری بعنوان جایگزینی برای عدالتِ سنتی، سریع تر، کارآمدتر، محرمانه تر و بالاتر از همه، ارزان تر دیده می شود. این مقاله روش اصلی و تکنیک های مورد استفاده در میانجیگری، به منظور نتیجه گیری در مورد سودمندی این روش جایگزین حل اختلافات بین المللی ارائ? می کند.
کلمات کلیدی: میانجی گری، محیط کسب و کار، تعارض، میانجیگری بین المللی.
مقدمه
میانجی گری که در قانون استفاده میشود یک شکل جایگزین حل اختلاف است، یکی از راههای حل و فصل اختلافات بین دو یا چند طرف معامله با عوامل به هم پیوسته است . به طورمعمول سوم شخص بعنوان میانجی به طرفین دعوا برای رسیدن به توافق کمک میکند. اختلاف منازعه کنندگان میتواند درحوزه های مختلفی ازجمله: تجارت، دیپلماسی، مسائل اقتصادی واجتماعی و غیره باشد. میانجیگری به طورخاص اغلب دارای یک ساختار و زمانبندی است، مشارکت در آن خصوصی و محرمانه است و به صورت قانونی اجرا می شود که مذاکرات عادی عاری از این ویژگیها می باشد. میانجی به عنوان سوم شخص اغلب به صورت داوطلبانه عمل می کند و از تکنیک های مختلفی برای دستیابی به توافق بین طرفین منازعه استفاده می کند که دستیابی به این هدف به مهارت و آموزش دیدگی میانجی بستگی دارد.
در روش میانجی¬گری دولت یا شخص میانجی کوشش می¬کند موضوعات مورد مذاکره را پیشنهاد دهد و خود مستقیما در آن شرکت می¬نماید و سعی می¬کند طرفهای ذی¬نفع را به تسلیم و سازش وادار کند.یک میانجی به¬عنوان حلقهی ارتباطی بین طرف¬های منازعه عمل می¬کند. برداشت هر یک را نسبت به طرف دیگر بهبود می¬بخشد و برای حل مسالة مورد اختلاف راه¬حل¬هایی را پیشنهاد می¬نماید و برای پذیرش آنها طرف¬های منازعه را تحت فشار قرار می¬دهد. در میانجیگری طرف سوم کوشش می¬کند با شرکت در مذاکرات موضع دو طرف را به هم نزدیک کرده و راه¬حلی سازگار با نظریات دو طرف ارئه دهد. بدیهی است کسی می¬تواند نقش میانجی داشته باشد که مورد اعتماد هر دو طرف اختلاف باشد .معمولا یافتن چنین فردی کار آسانی نیست.
تاریخچه حل و فصل اختلافات بین المللی
در دوران گذشته، کشورها سعی در حل و فصل اختلافات خود داشتند، ولی مهم ترین روشی که آن ها برای حل اختلافاتشان استفاده می کردند، توسل به جنگ بود و تا مدت ها نیز در حقوق بین الملل مجاز شمرده می شد و بعضی از دانشمندان جنگ را یک پدیده طبیعی در عرص? بین الملل می دانستند اما به دلیل خسارت های زیاد ناشی از جنگ، توسل به زور به مرور زمان حذف شد و کشورها سعی کردند اختلافاتشان را از راههای مسالمت آمیز حل کنند. کوشش زیادی دربار? توسل به شیوه های مسالمت آمیز حل و فصل اختلافات بین المللی صورت گرفته است، ولی تلاش جدی اولیه و فراگیر در سطح جهانی را باید در کنفرانسهای لاهه و پس از آن جستجو کرد. در اغلب موارد میانجی¬گری از طرف دولت¬ها به عمل می¬آید و از تشریفات میانجی¬گری غالبا برای پایان دادن به منازعات نظامی استفاده میشود.
میانجیگری پس از کنفرانس صلح لاهه و به ویژه در نیم قرن گذشته به عنوان یک روش در مدیریت معارضه نقش رو به گسترش و مهمی را در روابط بینالمللی به خود اختصاص داده است. در بند 1 ماده 33، منشور سازمان ملل متحد توصیههای لازم به کلیه اعضا جهت حل و فصل منافشات از طریق روشهای مسالمتآمیز از جمله میانجیگری شده است.
ابزارها و شیوه های دیپلماتیک حل اختلافات بین المللی
انتخاب یک میانجی بسیار مهم است و به دانش علمی، سبکهای میانجی گری و تاثیر زمینههای حرفهای در رسیدن به نتیجه در انتخاب میانجی موثر است. به طور کلی برنامههای میانجی گری اجتماعی به هدایت توسط واسطه اختصاص دارد. زمانی که گروهها نمیتوانند بر روی یک میانجی به توافق برسند، از طرف یک نهاد یک میانجی واجد شرایط انتخاب و معرفی می شود.
طرفین میتوانند از میانجی بخواهند که دلایل آنها را برای تضاد منافع نادیده بگیرد. در برخی موارد قانون معیاری را برای میانجی در نظر میگیرد. در قراردادهای میانجی گری مشخص نیز ممکن است نفر سومی پیشنهاد یا تحمیل شود. برخی از سوم شخصها در لیست افراد تایید شده قرار دارند در حالی که میانجی در فهرست دیگری است. فهرست ممکن است باز باشد و هر فرد واجد شرایط و متناسب به آن ملحق شود و یا اینکه فهرست ممکن است بسته باشد و میانجی به حل منازعه دعوت شود.
در سطح بینالمللی به طور کلی فهرست باز است مانند مراکز حل اختلاف. در کنار آن به صورت متناوب نیز هیئتهای خصوصی مشارکت وجود دارد و برای انتصاب به میانجی گری رقابت میشود.
وقتی که یک دولت به میانجیگری در یک مناقشه دعوت میگردد یا خود راساً نسبت به میانجیگری داوطلبانه اقدام مینماید، فرد کارآمدی را انتخاب میکند که تامین کننده بیشترین اهداف مورد نظر باشد. میانجیگری بین المللی توسط چنین افرادی به عوامل ذیل بستگی دارد:
الف – موقعیت شغلی افراد در کشور متبوع.
ب - مهلت ارائه شده برای اخذ تصمیم.
ج - منابع مختلف ، تواناییها و جهت گیری سیاسی کشورهای متبوع.
د – میزان محدودیتهای ناشی از اختلاف منابع در رفتارهای میانجیگرانه.
در رابطه با استفاده از اصطلاح کشورهای کوچک و بزرگ باید گفت که منظور اندازه جغرافیایی آنها نیست بلکه میزان قدرت آنها در نظام بین المللی مدنظر میباشد. دولتهای بزرگ به کشورهایی اطلاق میگردند که دارای وزن و امتیازات ویژهای نسبت به سایر کشورها هستند و کشورهای کوچک شامل آنهایی میگردد که وزن و منابع آنها نسبت به سایر بازیگران بین المللی در سطح پائین تری قرار دارد. دولتهای بزرگ به مراتب زمینه و فرصت بیشتری برای میانجیگری دارند و با توجه به قدرت نفوذ خود گاهی اوقات نقش مؤثرتری میتوانند اعمال نمایند. دولتهای کوچکی که بتوانند از نظر سیاسی خود را از نفوذ قدرتهای بزرگ دور نگه دارند و در نتیجه به عنوان یک کشور بیطرف شناخته شوند و از مقبولیت بینالمللی در خصوص حمایت از صلحطلبی برخوردار گردند نیز میتوانند در ایفای نقش میانجیگری مؤثر باشند. حتی برخی از طرفهای مناقشه این گونه دولتها را به دولتهای بزرگ ترجیح میدهند.
دولتهای بزرگ صرفاً به دلایل بشر دوستانه به میانجیگری دست نمیزنند، بلکه همراه با انگیزههای بشردوستانه، اهداف سیاسی نیز دنبال میکنند. تمایل قدرتهای بزرگ به میانجیگری میتواند از دو بعد توسعهطلبانه و دفاعی برخوردار باشد. از یک طرف، آنها میکوشند نفوذ خود را در منطقهای که اختلاف در آن بروز کرده است، افزایش دهند و از طرف دیگر نگران افزایش نفوذ قدرت دیگر در همین منطقه هستند. از منظر بعد دوم، گاه وظیفه میانجیگری به قدرتهای بزرگ تحمیل میشود، زیرا نگرانی از افزایش نفوذ طرف دیگر آنها را وادار میسازد که دست به اقدام پیشگیرانه بزنند.
فرایند میانجی گری
فرایند میانجی گری برای یک مسئله به طور کلی زمان بسیار کمتری از فرایند حل آن مسئله از مجاری استاندارد قانونی طول میکشد. ممکن است یک مورد پرونده برای حل و فصل توسط وکیل با لایحه به توافق دست پیدا کند. صرف زمان کمتر به معنی صرف پول و هزینة فرصت کمتری است و یا ختی ممکن است توسط قاضی ماهها یا سالها طول بکشد و این در حالی است که یک میانجی ظرف چند ساعت به توافق دست پیدا کند. اصل محرمانه بودن: درحالی که جلسات دادگاه عمومی هستند میانجی گری کاملاً به صورت محرمانه باقی میماند. هیچ کس به جز طرفین دعوا از آنچه اتفاق افتاده اطلاع پیدا نمیکنند. محرمانه بودن در میانجی گری چنان مهم است که در بسیاری از موارد دادگاه نمیتواند به زور از یک میانجی برای شهادت در دادگاه استفاده کند. بسیاری از میانجی گران یادداشتهای فرایند وساطت را پس ازپایان فرایند نابود میکنند. این شدت از محرمانگی معمولاً شامل سوء استفاده از کودکان یا اعمال مجرمانه و تهدید هم میشود. میانجی گری رسیدن طرفین به لایحه توافق را افزایش میدهد. برای یک پرونده در دادگاه اغلب قاضی یا هیئت منصفه از نظر قانونی نمیتوانند راه حلی را که میانجی نشان میدهد ارائه کنند. به همین علت احتمال اینکه یک میانجیگر به نتیجهای دست پیدا کند که طرفین بر آن توافق دارند بیشتر است.
اصول میانجیگری
اصول میانجی گری شامل عدم خصومت، پاسخگویی، تعیین کنندگی و استقلال طرفین را شامل میشود. عدم خصومت بر فرایند واقعی میانجی گری متکی است و طرفین را به عنوان همکارانی در ایجاد یک توافق در نظر میگیرد. میانجی گری برای رسیدن به توافق به جای برنده و بازنده بودن طراحی میشود.
پاسخگویی به طرفین اجازه میدهد که ورای قوانین سخت سیستم قضایی راه حلهایی را جستجو کنند. فرایند میانجی گری همچنین غیررسمی، منعطف و مشارکتی است. تعیین کنندگی و استقلال طرفین به آنها اجازه میدهد فضای توافق را خودشان انتخاب کنند به جای این که آن را به شخص دیگری واگذار کنند. بنابراین مسؤلیت نتایج را نیز به عهده خود طرفین میگذارد. در ایالات متحده کدهای رفتار میانجی بر مشتری محور بودن راه حلها به جای راه حلهای تحمیلی تاکید میکند. و این روال معمولِ تعریف شدة میانجی گری در امریکا و انگلیس است.
منابع لازم برای میانجیگری
منابع مورد استفاده میانجی ها پایه و اساس لازم برای اعمال نفوذ را فراهم میکنند. به ذکر شش نمونه از منابع یا پایههای قدرت میانجی میپردازیم:
1-پاداش
2- منابع تهدیدزا
3- منابع رجوعی
4- حقانیت منابع
5- منابع مربوط به قضاوت فنی
6- منابع اطلاعاتی
- پاداش : منعکس کننده توانایی میانجی ها برای ارائه پیشنهادهایی است که در برگیرنده منافع ملموس طرفین منازعه و یا تائید وعدههای داده شده باشند.
- منابع تهدیدزا : به انواع مختلف تهدیداتی بستگی دارند که میانجی ها از آن استفاده مینمایند، از جمله تهدید به عدم دخالت و میانجیگری که موجبات عدم رضایت عمومی افراد جامعه نسبت به یک طرف یا هر دو طرف معارضه را فراهم خواهد کرد.
- منابع رجوعی : که از احساس مشترک و برابری میانجی ها و طرفین درگیر در مناقشه سرچشمه میگیرد و تمایلات یکسان آنها را برای تفاهم پوشش میدهد.
- حقانیت منابع : به ارزشهای معنوی طرفین مناقشه مربوط میشود که میانجی مجاز به دخالت در آنها بوده و در موقعیت و جایگاهی که قرار گرفته، وظیفه دارد در روند معارضه تغییر یا تأثیر به وجود آورد.
- منابع مربوط به قضاوت فنی: به آن بستگی دارد که طرفین مناقشه بپذیرند که میانجیها دارای آگاهی بیشتر بوده و توانایی آنها به علت تجربه، آموزش و عملکرد از کیفیت و شناخت برتری برخوردار است.
- منابع اطلاعاتی : که به توانایی میانجی برای عرضه و انتقال اطلاعات با ارزش بستگی دارد که باعث هدایت مسیر تغییرات در بعضی از طرفهای مناقشه میگردد.
معیارهای میانجیگری
میانجیگری بین المللی از ماهیتی یکسان برخوردار نیست، تعیین مجموعهای از معیارها برای پوشش دادن به اهداف گوناگون کلیه میانجی ها کاری بیهوده به نظر میرسد. به عنوان مثال، شخصیتهای میانجی ممکن است با تاکید بر ایجاد تسهیلات ارتباطاتی بهتر و ارتقای کیفیت برخورد در جستجوی ابزاری به منظور ایجاد فضای مناسبتر برای مذاکره باشند. حال اینکه دولتهای میانجی ممکن است در پی تاثیرگذاری بررفتار طرفین درگیر به منظور حل و فصل مناسب مناقشه باشند. این اهداف مختلف نمی توانند به سادگی در یک نظریه گنجانده شده و ترسیم گردند.
میانجی گری شدیداً نیازمند شناساندن به طرفین است تا آنها با میل و رغبت شرکت کنند، میانجی به عنوان یک شخص بی طرف، برای تسهیل مذاکرات بین طرفین دعوا است. علاوه براین، میانجی میبایست از آماده بودن کلیه لوازم و تدارکات مورد نیاز فرایند توافق اطمینان حاصل کند. میانجی باید فشار، ارعاب و تهدید را محدود کند و نشان دهد که چگونه از طریق استفاده از زبان خوب و مهارتهای ارتباطی گوش دادن و توجه به پیامهای غیر کلامی و علائم دیگر که ناشی از زمینه چینی میانجی گری است با استمداد از تجربه و تخصص میانجی، طرفین به صورت مستقیم به تمرکز بر روی مسائل بپردازند و از حملات شخصی دوری جویند.
روشهای میانجیگری بین المللی
تمامی میانجیهای بین المللی در چارچوب سیستم تبادل نظر و اعمال نفوذ عمل میکنند. عناصر چنین سیستمی شامل ارتباطات، تجربه، توقعات طرفین مناقشه، و منابع و منافع میانجی میباشد. تاثیرات این عناصر بر یکدیگر تعیین کننده طبیعت ومیزان اثرگذاری میانجیگری است.
استراتژی میانجی در چارچوب سنتی به عنوان استراتژی ایجاد رضایت و یا استراتژی عمل آوری خوانده میشود. استراتژی ایجاد رضایت بمنظور تغییر زمینههای مناقشه طراحی گردیده واز طریق به کارگیری تدابیری مانند: پیشنهادها، تشریفات صلح آمیز، تعیین محدودیت زمانی وغیره، عمل مینماید واستراتژی عمل آوری با هدف تاثیرگذاری بر ابعاد تضمینی مناقشه مانند تعلیم طرفین مناقشه و تامین تسهیلات برای برقراری بهتر ارتباطات تبیین میشود.
سه روش اساسی تمیز داده شده شامل استراتژی آسان سازی و ارتباط ،فرمول سازی، و عمل آوری میباشد. هر یک از این استراتژیها به منظور ایجاد تغییر، تاثیرگذاری و اصلاح یک مناقشه، با بررسی چگونگی ماهیت اعمال متقابل طرفین منازعه بر یکدیگر طراحی گردیده اند. برگزیدن یک استراتژی یا استراتژیهای گوناگون از جانب میانجیهای مختلف در مناقشات مختلف به تداخل با دو عامل اساسی منوط میباشد: ماهیت منازعه ، و منابع ومنافع میانجی.
میانجیهای بین المللی بدون توجه به شرایط حاکم بر موقعیت مناقشه نمی توانند هیچگونه روش و تدبیری را اتخاذ نمایند. اقدامات میانجی ها در چارچوب سیستمی مرکب از طرفین مناقشه، روابط آنها با یکدیگر، میانجی، تعداد هیئتهای موکلان، و ناظرین و دیگر عوامل از جمله قواعد اجتماعی فشار سازمانهای سیاسی و اقتصادی طراحی میگردد. روابط حاکم بر این سیستم، روابط بین تبادلات و تاثیرات آنها بر یکدیگر میباشد. هر یک از بازیگران دارای منافع و توقعاتی هستند، هر کدام دارای منابعی هستند و هریک توقع دریافت نوعی پاداش را دارند و این امر شامل میانجی ها و به موازات آن شامل طرفین درگیر در مناقشه نیز میباشد.
تفاوت¬های زیادی بین میانجی¬گری و سازش وجود دارد که عمده¬ترین آنها عبارتند از :
1. میانجی¬گری، را می¬¬توان نهادی غیر سازمان¬یافته تلقی کرد چون می¬تواند به صورت¬های مختلفی عمل کند در حالیکه سازش نهادی سازمان¬یافته در قالب کمیسیون¬هاست.
2. معمولا برای تشکیل کمیسیون¬های سازش بین طرفین اختلاف قراردادی به نام قرارداد سازش منعقد می¬شود ولی در میانجی¬گری چنین قرار دادی وجود ندارد.
3. در میانجی¬گری، تابعین حقوق بین¬الملل (دولت¬ها، افراد و سازمان¬های بینالمللی)شخص ثالث را تشکیل می¬دهند و به حل و فصل اختلاف می¬پردازند در حالی¬که در آیین سازش کمیسیون¬ها جایگزین آنها می-شوند.
4. در میانجی¬گری اگر پیشنهادات میانجی از سوی طرفین یا یک طرف اختلاف پذیرفته نشود او می¬تواند به تهیه¬ی پیشنهادات جدید برای حل اختلاف بپردازد ولی در سازش، سازش¬دهنده معمولا یک گزارش واحد ارائه می¬کند و طرف¬های اختلاف نیز ملزم به پذیرش آن گزارش نیستند.
انواع میانجیگری:
1) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی که هنوز منجر به جنگ نشده است.
2) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی که منجر به جنگ میان طرفین شده است.
3) میانجیگری ارتباطی ؛ که میانجی ارتباط دهند? طرفین اختلاف است چرا که با تیرگی روابط بین کشورها، انجام گفتگوهای مستقیم با مشکل مواجه میشود و در این موقعیت وظیف? میانجی، تبادل اطلاعات و برقراری تماس و ارتباط بین طرفین است.
4) میانجیگری پیشنهاد دهنده ؛ در صورتی که اقدامات میانجی از طریق برقراری روابط بین طرفین با شکست مواجه شود، میانجی میتواند فعالیت خود را بیشتر نماید و اعمال زیر را انجام دهد: ترغیب طرفین به ادامه مذاکراه، اعلام نظر و درک خویش از مسائل مورد اختلاف، تنظیم و ابتکار جدید برای پیشبرد حل و فصل اختلافات و حتی نهایتاً مشارکت که بعضی اوقات میانجی عملاً در مسأله وارد شده و بهصورت یکی از طرفین اختلاف به چانهزنی میپردازد.
5) میانجیگری تضمین دهنده ؛ که در این صورت میانجی در مقام ضامن اجرای تصمیمات عمل میکند.
نتیجه گیری
میانجی بین المللی برای آنکه مؤثر واقع گردد، باید منعکس کننده سیستمهای گسترده درگیری بوده و برآنها تأثیر نهد و این یکی از دلایلی است که چرا میانجیهای مختلف راههای گوناگون و تاکیدات مختلف از نقطه نظر میانجیگری را فقط به رویداد میانجیگری وابسته میدانند. عمل و شیوه اقدام و نیز روشها و تدابیر، منتج از زمین? حوزه اقدامات میانجی میباشند. بررسی میانجیگری نباید صرفاً در قالب علت و معلولی انجام شود که در آن با به کارگیری یک روش خاص نتایج مطلوب قابل انتظار حاصل گردد. میانجیگری در بعد کلی و میانجیگری بین المللی در بعد خاص، پدیده دولبهای نیست که بتوان آن را بصورت همگن و یکسره در رابطه با تمام تعارضات و درگیریها اعمال کرد، همچنین نمی توان آن را مجموعهای از قوانین و یا تلاش سرسختانهای فرض کرد که در سایه آن بتوان بر طرفین مناقشه موثر واقع شد. رابطه بین میانجیگری و طرفین مناقشه رابطهای متقابل است. تبادلات و تاثیرات در پدیده میانجیگری دو جانبه بوده و نمی تواند حالت یک طرفه داشته باشد.
روشهای میانجیگری بین المللی بسیار متنوع هستند. این امر صرفاً ناشی از تفاوت بین بازیگران نیست بلکه به علت تفاوتهای ماهوی مستتر در زمینههای مناقشه ومشخصات طرفین درگیر در منازعه میباشد. در صورتی که قرار باشد روشها و رفتار میانجیگری موثر واقع شوند باید از عهده درک تفاوتهای ماهوی و مشخصات طرفین درگیر در منازعه برآیند و منعکس کننده آنها باشند.میانجیگری، تضمینی برای آن است که گروههای انسانی در فضایی از تفاهم و همکاری موجب تکامل تاریخی تمدنها و فرهنگهای یکدیگر شوند. میانجیگری علم تداوم صلح است و مجموعه مهارتهایی برای افزایش تفاهم و درک متقابل گروههای بشری. میانجیگری را میتوان انسانیترین مقوله در حقوق بینالملل دانست.
منابع
عبدالحمید فریدی عراقی، روشهای مسالمتآمیز حل و فصل اختلافات بینالمللی، (تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، 1368)، ص ص 8-7.
TOMESCU, M. (2012). CONSIDERATIONS ON CONFLICT AND CONFLICT CLASSIFICATION. REVISTA ROMANA DE ADR, 1, 58-67.
RADULESCU, V. (2007), MARKETING, BUCHAREST: PRO UNIVERSITARIA (CHAPTER 10).
RADULESCU, D.M. (2011), FUNDAMENTALS OF LAW, BUCHAREST: UNIVERSUL JURIDIC (CHAPTER 9).
مباحث مهم در مدیریت دانش
موضوعاتی نظیر سرمایه ذهنی و مدیریت دانش، اجتماع های کاری و تئوری اجتماعی مهم و اونتولوژی از مباحث مهم این زمینه به شمار می روند. برخی از مباحث مهم در این زمینه عبارتند از:
خلق دانش (Knowledge Creation)
سرمایه ذهنی و مدیریت دانش (Intellectual Capital and Knowledge Management)
"اجتماع کاری" و تئوری اجتماعی مهم (Communities of Practice and Critical and Social Theory)
اشتراک دانش پنهان (Tacit)
اپیستمیولوژی و مدیریت دانش
هستی شناسی در وب: رویکرد خدمت گرایی مدیریت دانش در خدمات جمعی
هستی شناسی (Ontology)
انسان برای معنا دادن به جهان و درک صحیح و جامع از موجودات و در کل هستهای آن، و نیز توان دستکاری حقایق و شناختهها برای کشف مجهولات، تمایل دارد که نوعی ساختار را به هستها تحمیل کند. به طور مثال، چیزهای مشابه را طبق خصیصههای مشترک یا مشابه در مقولههایی جای دهد و هر مقوله را با واژهای خاص (مفهوم) وصف کند. مسلم است که این مفهومها دارای معنای مطلق نیستند و تعریف و شناخت آنها وابسته به شناخت مفاهیم دیگر است. مثلا در تعریف حیوانی خاص ممکن است گفته شود "حیوان گیاهخوار از رسته پستانداران که در مناطق استوایی زندگی میکند ..." هر یک از مفاهیم مورد استفاده در این توصیف مانند حیوان، گیاهخوار، پستاندار، مناطق استوایی، و نیز مفاهیم تدعیشونده دیگری چون موجود زنده، خوردن، تخمگذاری، و مانند آن، همگی در رابطه با مفاهیم دیگر معنا پیدا میکنند و آن مفاهیم دیگر نیز به دیگر مفاهیم پیوند میخورند. بنابراین، کل هستی متشکل از موجودیتهایی است که به نحوی در ارتباط مفهومی با یکدیگرند. این ارتباطها، شبکهای در هم تنیده از مفاهیم را تشکیل میدهد که کل آن تصویری از هستی را متبادر میسازد.
دانش در مورد چیزی خاص همیشه بر حسب رابطهها و معانی عمیق به علاوه واقعشدگی در زمان و مکان بیان میگردد. هر چه انسان مفاهیم جدیدی از هستی را از طرق مختلفی مانند مشاهده، تجربه، و مانند آن دریافت کند بالطبع مفاهیم جدید در ارتباط با مفاهیم پیشداشته قرار گرفته و این شبکه مفهومی گسترش مییابد. بنابراین، مطالعه حوزه دانشی خاص به میزان زیادی به معنای دریافت مفاهیم مربوط به آن حوزه و نیز ارتباط آن مفاهیم با یکدیگر و نیز با پیشداشتهها وابسته است.
حال سؤال این است که دانش چگونه به شکل بازنمونی قوی پدیدار میگردد. انسان برای درک منسجم و نظامیافته جهان هستی - به صورت کلی، به نوعی ساختاردهی و مقولهبندی میپردازد. از معمولترین مقولهبندیها میتوان مقولات ارسطو را نام برد. دیدگاهی که ما امروزه در مورد سلسله مراتب در ردهبندی و باز نمودن دانش داریم نگرشی است که از ارسطو به ارث بردهایم.
انتقال دانش بین دانشگاه و صنعت (Knowledge Management Transfer between Academia and Industry)
امنیت مدیریت دانش (Secure Knowledge Management)
امنیت مدیریت دانش در پایگاههای اطلاعاتی (Secure Knowledge Management in Databases)
عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش : KM-CSF
منبع:محمد مرادزاده، فرید به آذین و بنیامین کریمی؛ مرکز توسعه و تبادل دانش فناوری اطلاعات
اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان، مستلزم فراهم ساختن زیر ساختهای فکری، مهارتی وعل میویژه ای است. اساس یا بنیانهای لازم برای ایجاد یک نظام، سازمان یا سازه را زیر ساخت میگویند. عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمانهاهدف از این مقاله ارائه درکی بهتر از محورهای مهم پیاده سازی نظام مدیریت دانش در یک سازمان است. با توجه به اینکه مدیریت دانش به ارتباط بین افراد و چگونگی به کارگیری فناوری اطلاعات وابسته است درمییابیم که هدف از مدیریت دانش معرفی راهکارهایی است که سازمان را در نیل به سوی اهدافش یاری رساند. راهکارهای معرفی شده در ده محور مهم دسته بندی شده است که کلیات طرح یک سیستم مدیریت دانش را ارائه میکند. این ده محور اصلی شامل:
۱) رهبری
۲) فرهنگ سازمانی
۳) فرایندها
۴) دانش آشکار
۵) دانش پنهان
۶) کانونهای دانش
۷) اندازهگیری دانش
۸) افراد و مهارتها
۹) اهرمها و تقویتکنندگان بازار دانش
۱۰) زیرساختهای تکنولوژیک
امروزه دیگر همه گروههای کاری و علمی اذعان دارند، برای اینکه سازمانها بتوانند در دنیای تجارت و رقابت، حضور مستمر و پایدار داشته باشند، باید حول محور علم و دانش فعالیت کنند. علی رغم اینکه دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری است و شرط موفقیت سازمانها دستیابی به یک دانش و فهم عمیق در تمامی سطوح است، اما باز هم بسیاری از سازمانها هنوز به مدیریت دانش به طور جدی توجه نکرده اند. به گفته پیتر دراکر، «راز موفقیت سازمانها در قرن ۲۱ همان مدیریت دانش» است. دانش مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است. داده به اعداد و پاسخهایی گفته میشود که به تنهایی دارای مفهوم کاربردی برای سازمان نیستند. اطلاعات به صورت پیام و تفسیر قابل انتقال است. اطلاعات به مجموعه مرتبط از داده ها گفته می شود که به صورت یک پیام هستند. اطلاعات معمولاً مبنای تصمیم گیریها در سازمان است. دانش به مجموعه اطلاعات سازماندهی شده، راهکار عملی مرتبط با آن، نتایج به کارگیری آن در تصمیمات مختلف و آموزش مرتبط با آن، گفته میشود. گاهی به اشتباه «مدیریت دانش» و «مدیریت اطلاعات» یکی تلقی می شوند، حال آنکه این دو یکی نیستند. مدیریت اطلاعات به طور مشخص بر دادههای پردازش شده تمرکز دارد. دانش زیر بنای مهارت، تجربه و تخصص هر فرد است. امروزه سرمایه های یک سازمان تنها سرمایه مالی و فیزیکی نیستند بلکه سرمایه دانشی مهمتر از این دو سرمایه، مورد توجه است. مدیریت دانش در یک سازمان، متشکل از راهبردها و فرایندهایی است که قادرند نیازهای دانش کل سازمان، مشتریان و کارکنان را برآورده سازند. برخی دیگر نیز بیان میدارد که مدیریت دانش را، فرایند گسترده ای می دانند که امر شناسایی، سازماندهی، انتقال و استفاده صحیح از اطلاعات و تجربیات داخلی سازمانی را مورد توجه قرار میدهد.علت بیتوجهی بسیاری از سازمانها نسبت به مدیریت دانش، درک متفاوتی است که از این مقوله در سازمانها وجود دارد. برای اجرای مدیریت دانش به یک بازه زمانی نسبتا" طولانی، فراهم سازی بسترهای فکری و فرهنگی، مهارتی و آموزشی، کانونهای دانشی و فراهم آوردن بسترهای تکنولوژیک نیاز است. در ادامه محورهایی که در موفقیت مدیریت دانش در سازمانها نقش حیاتی دارند، معرفی و نقش آنها در بهبود کارایی و اثربخشی فرایندهای کاری و تجاری سازمانها مورد بررسی قرار می گیرد.
زیرساخت های مدیریت دانش (دانلود پرسشنامه)
زیرساخت های مدیریت دانش
رهبری در مدیریت دانش: مانند بیشتر برنامهها، پروژه های مدیریت دانش باید از حمایت مدیریت ارشد سود ببرند. انجام مدیریت دانش در یک سازمان مستلزم وجود رهبری آگاه و تاثیرگذار در سازمان است. در چنین سازمانهایی به دانش به عنوان یک منبع با ارزش توجه میشود و فعالیتهایی که برای به حداکثر رساندن ارزش این منبع انجام میشود، شدیدا" مورد توجه است. علی رغم همه صحبتها درباره نیروی فکری و سرمایه معنوی، تعداد کمی از مدیران ماهیت واقعی سازمان بر مبنای دانش را درک کردهاند.
فرهنگ در مدیریت دانش: فرهنگ و ساختار سازمانی باید پشتیبان سیستم مدیریت دانش در سازمان باشد. فرهنگ و ساختار مناسب برای سازمان می تواند به صورت زیر تعریف شود: فرهنــگ سـازمانی که در آن "خلاقیت و نوآوری" یک ارزش محسوب می شود یکی از ابعاد پیش برنده مدیریت دانش است.
فرایندها در مدیریت دانش: منظور از فرایندها در مدیریت دانش، جمعآوری و سازماندهی دانش سازمان و بهرهبرداری و حفاظت از این سرمایههای دانشی، کسب شده است. کسانی که نمیتوانند گذشته را به خاطر آورند محکوم به تکرار هستند. بنابراین آموزش افراد از طریق آموختهها مانعی برای دوبارهکاریهای بسیار در سازمان است. فرایندهای کسب و کار در سازمانها، برای عملکرد بهتر، نیاز به دانش دارند. فرایندهای مدیریت دانش در سازمان باید دارای این توانایی باشند که به طور اثر بخش و کارآمد دانش مورد نیاز جهت تحقق فرایندهای کسب و کار سازمانی را پردازش کنند. این امر نیازمند هماهنگی بین جریان کار در سازمان با فرایندهای سازمان است که این فرایندها یکپارچگی لازم را با جریان فعالیتها داشته باشند. به این معنی که نیاز فرایندها به دانش ارضا شود و دانش و اطلاعات زائد نیز در سیستم انباشته نشود. در این فرایندها، علاوه بر دانش داخل سازمان، منابع دانشی خارج از سازمان نیز باید در نظر گرفته شود.
کنترل دانش آشکار: این بخش از مدیریت دانش از دو جنبه نگهداری و قابل دسترس بودن مورد توجه است. سازمانها باید بتوانند منابع اطلاعاتی داخلی و خارجی سازمان خود را به طور سیستماتیک مدیریت کرده و کلیه اطلاعات سازمانی مرتبط را تحت اختیار خود داشته باشند. برای این منظور داشتن پایگاه اطلاعاتی سازمان راهگشا است تا اطلاعات با ارزش سازمان به طور مناسب نگهداری و در مقاطع زمانی منظم به روز شود. کیفیت اطلاعات نیز از نظر صحت و اعتبار باید تحت کنترل قرار گیرد. این اطلاعات اساس بسیاری از فعالیتها و تصمیمات سازمان در سطوح مختلف خواهند بود و در نتیجه با گذشت زمان صحت و اعتبار آنها نباید خدشه دار شود. این اطلاعات باید سازماندهی شده تا دسترسی به آنها با سهولت امکان پذیر باشد.
کشف دانش پنهان: یکی از مشکلات در زمینه مدیریت دانش، مدیریت بر دانش پنهان سازمان است، یعنی دانشی که در ذهن و قابلیتهای افراد نهفته است. برای این منظور دو رویکرد کلی توسط اغلب سازمانها اتخاذ می شود: ۱) دانشی که به طور مکرر مورداستفاده تعداد محدودی از متخصصان قرار می گیرد، باید استخراج و به دانش آشکار تبدیل شود؛ ۲) روش مبادله مستقیم دانش پنهان
وجود کانونهای دانش: کانونهای دانش در سازمانها، مکان جمع آوری، سازماندهی و انتشار دانش هستند. این کانونها ممکن است به طور فیزیکی یا مجازی باشند. هدف از ایجاد این کانونها، تهیه، نگهداری و بهنگام سازی دانش است. این کانونها، شریانهای دانش هستند و کلیه جریانهای دانشی از آنها عبور میکند. مزیت این کانونها، علاوه بر یکپارچگی و انسجام محتوای دانش سازمان، از بسیاری دوباره کاریها، خصوصاً در کسب دانش جلوگیری می کند. کانونها در برگیرنده این موضوع هستندکه دانش مورد نیاز در کجا و چگونه یافت میشود. دسته بندی دانشهای مختلف به منظور تسهیل در دسترسی کارآمدتر آنها نیز از وظایف کانونهای دانش است.
تقویت بازار دانش: بسیاری از اقدامات دانشی سازمانها برای کاهش دوباره کاریها و بهبود فرایندها است. این مهم با شیوههایی مانند بهبود در خدمات و محصولات و یا ارائه خدمات مبتنی بر دانش و استفاده از دانش مشتری برای ارائه محصول و خدمات بهتر نیز میتواند حاصل شود. بیشتر شرکتها با ارائه پرسشنامههایی در این زمینه و کسب اطلاعات از مشتری در بهبود محصولات کمک گرفتهاند. همچنین دانش داخل سازمان نیز چنانچه به صورت مکتوب ارائه گردد قابل فروش خواهد بود. سازمانها باید تلاش کنند تا دانش خود را در خروجی سازمان متجلی سازند. عملکرد مدیریت دانش باید در جهت تقویت بازار، به خصوص بازار دانش باشد. در بسیاری از سازمانها، فروش دانش سازمان به عنوان محصولات و خدمات جنبی ایفای نقش میکند. برای مثال روش اجرای یک فرایند که در حوزه سازمان بهترین عملکرد را دارد میتواند به دیگران فروخته شود. به عبارت دیگر لازم است که خدمات مطابق سلیقه و سفارش مشتری و طبق نیاز فرد یا گروه های خاص انعطاف پذیر باشد و خروجی کاملا سفارشی، بر مبنای نیاز خاص مشتریان ارائه شود.
روش اندازهگیری: یکی دیگر از پارامترهای پیش برنده مدیریت دانش، اندازه گیری تاثیر خدمات و فعالیتهای در زمینه مدیریت دانش است. برای توسعه مدیریت دانش در سازمان باید تغییراتی که به تعامل و یا دوباره سازی دانایی منجر میگردند به طور نظاممند شناسایی، اندازه گیری، تشویق و حمایت شوند. سازمانها برای اینکه بتوانند مدیریت دانش را توسعه داده و تقویت کنند، باید در فعالیتهای زیر مهارت لازم را به دست آورند.
افزایش تعداد افراد درگیر و مهارتهای آنان: مهارت کارکنان سازمان در تمامی سطوح، برای موفقیت سازمان بسیار ضروری است. مدیران سازمان باید موظف باشند تا اصول و تکنیکهای مدیریت دانش را آموخته و آنها در سازمان و تیم های تحت سرپرستی خود به کارگیرند. مدیریت دانش بدون همکاری تمامی پرسنل سازمان عقیم خواهد ماند. بنابراین، باید آموزش عمومی در سازمان انجام شود و تمامی کارکنان سازمان برای موفقیت آن تلاش کنند. نقشها و مسئولیتهای مرتبط با مدیریت دانش باید شناسایی و به صورت مناسب به کارگیری شوند. اختصاص دادن گروهی از افراد که مسئولیت این مهم را بر عهده داشته باشند در پیشبرد مدیریت دانش موثر است.
زیر ساخت تکنولوژیک: حوزه دیگری که سازمانها برای موفقیت در مدیریت دانش باید مورد توجه قرار دهند حوزه زیر ساختهای تکنولوژیک است. یکی از موضوعهای مرتبط با مدیریت دانش سازمانی، پیشرفتهای شگرف و خیرهکننده فناوری اطلاعات است. این امر باعث سرمایه گذاری قابل توجه سازمانها گردیده است. در این زمینه مشکل آن است که سازمانها به طور یک جانبه و بدون درنظرگرفتن تمامی ابعاد و زمینه های مربوط در آن سرمایه گذاری میکنند. این کار باعث شده است تا فقط آن بخش از پایگاه دانش، که به راحتی قابلیت فرموله شدن دارد و به سهولت در دسترس افراد قرار داده میشود، محور توجه قرار گیرد. در مقابل آن، دانش پنهان با نقش غیر قابل انکار آن در تعیین میزان توان رقابتی سازمان است، که صرفاً به دلیل فقدان قابلیت فرموله شدن در حاشیه قرار میگیرد. نتایج نشان داده است که چنانچه دانش پنهان در ایجاد مزیت رقابتی سازمان نقش اصلی را ایفا کند، آنگاه سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و استفاده از آن بدون توجه کردن به دانش پنهان، موجب از دست رفتن سریع مزیت یاد شده میشود. از این رو سازمانها نباید انتظار داشته باشند که این نوع سرمایه گذاری به ایجاد و حفظ مزیت رقابتی برای آنان منجرگردد. البته کاربردهای مختلف فناوری اطلاعات، به عنوان ابزارهایی کارآمد، می تواند تسهیل کننده فرایندهای مدیریت دانش باشد. در تمامی چرخه عمر دانش، یعنی ایجاد، ذخیره سازی، به کارگیری، ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند مفید واقع شود. آموزش مستمر نقش مهمی در به کارگیری ایدهها و مشارکت کارکنان در حل مسائل کسب و کار دارد. استفاده از فناوری بالا موجب می شود که سرعت و صحت خدمات افزایش یافته و مشتریان از رضایتمندی بالاتری برخوردار شوند.
نتیجه گیری
با توضیحات داده شده، سعی بر این است تا عوامل کلیدی موثر در مدیریت دانش را معرفی و بتوان اقدام به ارزیابی مدیریت دانش در سازمان نمود. در هر صورت آنچه حائز اهمیت می باشد شناخت و آشنایی کافی با مفاهیم مدیریت دانش، شرط لازم برای پیاده سازی پروژههای مدیریت دانش در سازمان است. با آشنایی اجمالی با این ده محور، میتوان وضعیت مدیریت دانش سازمان را مورد ارزیابی قرارداده و نقاط قوت و ضعف سازمان را بر اساس عوامل مطرح شده، شناخت. این شناخت می تواند در اجرایی و عملی تر کردن پیاده سازی مدیریت دانش در مراحل بعدی کمک شایانی کند.