استاد مدیریت دانش مدرس مدیریت دانش سخنران مدیریت دانش

مدیریت دانش چیست مدیریت دانش سازمانی سایت تخصصی مدیریت دانش دوره مدیریت دانش

استاد مدیریت دانش مدرس مدیریت دانش سخنران مدیریت دانش

مدیریت دانش چیست مدیریت دانش سازمانی سایت تخصصی مدیریت دانش دوره مدیریت دانش

استاد مدیریت دانش مدرس مدیریت دانش  سخنران مدیریت دانش

مدیریت دانش
مقاله مدیریت دانش
تعریف مدیریت دانش
مدیریت دانش چیست
مدیریت دانش در سازمان
پاورپوینت مدیریت دانش
مدیریت دانش سازمانی
knowledge management
knowledge management adalah
process of knowledge management
manajemen pengetahuan
knowledge management ppt
apa itu knowledge management
knowledge management challenges

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد مدیریت» ثبت شده است

مدیریت چیست؟

مدرس مدیریت استاد مدیریت  تدریس مدیریت  آموزش مدیریت  

مدرس مدیریت   استاد مدیریت    تدریس مدیریت    آموزش مدیریت  

  استاد مدیریت


مقدمه

بعضی‌ها در محیط کار مدیر هستند و بعضی‌ها در خانه. بعضی‌ها میز مدیریتی دارند و بعضی‌ها جایگاه آن. بعضی‌ها مدیر هستند و بعضی‌ها مدبر. بعضی‌ها پیپ مدیریتی دارند و بعضی‌ها تیپ آن. بعضی‌ها مدیر هستند و منشی دارند و بعضی‌ها تنها مدیر هستند و در اصل تنها منشیاند. بعضی‌ها مدیر هستند و ماشین مدیران را دارند و بعضی‌ها در اصل تنها ماشین هستند و ماشین مدیران را میرانند. بعضی‌ها رنگ مدیریت دارند و بعضی‌ها طعم آن. بعضی‌ها خدادادی مدیر هستند و بعضی‌ها مادرزادی، یعنی تنها به واسطه پدرشان با بستگانشان. بعضی‌ها حکم مدیریتشان از جنس کاغذ و امضاء مافوق است و بعضی‌ها از جنس عمل و کارکرد و تجربهشان. بعضی‌ها در گزارش ماهانه تنظیم شده توسط خود، مدیر موفق هستند و بعضی‌ها در عملکرد تنظیم شده مافوق و زیردستان خود. بعضی‌ها تنها مدیر هستند و بس و بعضی‌ها مدیر هستند و یک دنیا ارزش. بعضی‌ها امضایشان چند روزی اعتبار دارد و بعضی‌ها عملکردشان یک عمر. بعضی‌ها یاد خود را با خود میبرند و بعضی‌ها خود میروند و اما نام و یادشان میماند. بعضی‌ها عشق مدیریت دارند و بعضی‌ها مدیر عاشق هستند. بعضی‌ها بر نام سازمان مدیریت میکنند و بعضی‌ها مدرک مدیریت دارند و بعضی‌ها درک مدیریت. 

راستی؛ انصافاً جایگاه من و شما و ما، در کجاست؟


مدیریت چیست؟!

شاید شنیده باشید یا خوانده باشید و یا باور داشته باشید که میگویند؛ مدیریت هم علم است و هم هنر. یعنی هم آگاهی و هم تجربه. هم اکتسابی و هم ذاتی. هم توانائی و هم عشق. 

مدیریت؛ حکومت بر سازمان نیست، بلکه نشستن بر قلبهای کارکنان سازمان است. سازمان؛ یک اداره و کارخانه نیست، بلکه مجموعه‌ای است که در آن سهیم هستیم و روزگار را سپری مینمائیم. مجموعه؛ یک سری افراد با ویژگیهای مختلف، با عنوان همکار نیست، بلکه همراهانی هستند که با آنها روز را شب و شب را روز میکنیم. 

برای مدیر شدن، نباید به دنبال کتابفروشی و کتاب و مدرس و دفتر تمرین بود. بلکه باید به دنبال واقعیت و واقعیت‌بینی و واقعیت‌پذیری و بیان واقعیت بود. برای مدیر شدن نباید به دنبال آرزو و آشنا و وابستگی به دوستان بود، بلکه باید به دنبال موقعیتها واکنشها، عملها و عکسالعملها بود. راستی؛ تغییر روز به شب و شب به روز، برای ما یک عادت شده است یا امیدی برای یک تحول. آیا به سخت مولا فکر کردهایم که میفرمایند: وای به حال آنکه امروزش مانند دیروزش باشد. پس وای به ما و حال ما که اگر در انتظار موقعیتها بمانیم و تنها منتظران شانس باشیم. 

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

تعریف مدیریت

تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارائه شده است، یکی از جامع ترین این تعاریف در ذیل آمده است مدیریت عبارت است از: 

«علم و هنر برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و نهایتاً ایجاد هماهنگی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده سازمان»


البته تمام مباحث فوق بر روی منابع سازمانی صورت می گیرد که مهم ترین و ارزنده ترین دارایی هر سازمان منابع انسانی ( کارکنان) هستند و سپس منابع دیگر نظیر دارایی های فیزیکی، مادی و حتی اطلاعات قرار می گیرند. 


تمام مطالب فوق صحیح است اما اگر بخواهیم خیلی ساده مدیریت را تعریف کنیم باید بگوئیم



مدیریت یعنی تصمیم گیری


وظایف نیروها عبارت است از تصمیم سازی (با ارائه پیشنهادات) و اجرای تصمیم پس از اتخاذ از سوی مدیریت، وظایف مدیران عبارت است از تصمیم گیری و نظارت بر اجرای تصمیمات. 

سرجیوزیمن معاون سابق بازاریابی کوکاکولا و نویسنده کتاب ارزشمند پایان عصر بازاریابی سنتی پنج سطح برای تصمیم گیری قائل است.



سطوح تصمیم گیری :


 سطح یک : تصمیم من ( مدیر ارشد) بدون کمک شما ( منظور کارکنان است ). 

 این سطح مربوط به امور سیاست گذاری است. 


سطح دو : تصمیم من با کمک شما. 

 مسئولیت تصمیم گیری با مدیر است اما از نظرات و پیشنهادات کارکنان مطلع

 می شود. 


سطح سه : تصمیم ما. 

 سرجیو زیمن می گوید من از این سطح متنفرم. چون مسئول تصمیم گیری مشخص 

 نیست. حتی در قوی ترین مردم سالاری ها یک نفر باید رهبری را بر عهده بگیرد. 


سطح چهار : تصمیم شما با کمک من. 

 سخت ترین تصمیم های مدیران است. چون باید قدرت خود را فراموش کنند و 

 اجازه دهند فرد دیگری تصمیم بگیرید. 


سطح پنج : تصمیم شما بدون کمک من. 

 یعنی اعتماد مدیر به توانایی ها. دانش و بصیرت نیرو به حدی می رسد که مسئولیت را به صورت کامل تفویض می کند. 

سرجیوزیمن می گوید: اساساً سطح پنج به مخاطب می گوید" گوش کن، دلیل اینکه شما اینجا هستید، دلیل اینکه من شما را استخدام کرده ام. دلیل اینکه به شما اجازه داده ایم که تحت لوای علائم تجاری این شرکت کار کنید، این است که شما را باور داریم. بروید و کارتان را انجام دهید". 

ایشان می گوید در تمام موارد فوق تصمیم گیرنده باید مشخص باشد تا در مقابل تصمیم خویش مسئولیت داشته باشد. مدیران ما هم باید بدانندکه یکی از نقش های ارزنده ایشان اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع و بر مبنای اخذ اطلاعات از زیردستان است. و همچنین تفویض اختیار برای تصمیم گیری کارکنان در جای خود شایسته و لازم است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۷
مدرس مدیریت استاد مدیریت

استاد بازاریابی استاد فروش استاد مدیریت

شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۳ ب.ظ

استاد بازاریابی استاد فروش استاد مدیریت

مدرس برند



مدیریت چیست؟

مقدمه

بعضی‌ها در محیط کار مدیر هستند و بعضی‌ها در خانه. بعضی‌ها میز مدیریتی دارند و بعضی‌ها جایگاه آن. بعضی‌ها مدیر هستند و بعضی‌ها مدبر. بعضی‌ها پیپ مدیریتی دارند و بعضی‌ها تیپ آن. بعضی‌ها مدیر هستند و منشی دارند و بعضی‌ها تنها مدیر هستند و در اصل تنها منشیاند. بعضی‌ها مدیر هستند و ماشین مدیران را دارند و بعضی‌ها در اصل تنها ماشین هستند و ماشین مدیران را میرانند. بعضی‌ها رنگ مدیریت دارند و بعضی‌ها طعم آن. بعضی‌ها خدادادی مدیر هستند و بعضی‌ها مادرزادی، یعنی تنها به واسطه پدرشان با بستگانشان. بعضی‌ها حکم مدیریتشان از جنس کاغذ و امضاء مافوق است و بعضی‌ها از جنس عمل و کارکرد و تجربهشان. بعضی‌ها در گزارش ماهانه تنظیم شده توسط خود، مدیر موفق هستند و بعضی‌ها در عملکرد تنظیم شده مافوق و زیردستان خود. بعضی‌ها تنها مدیر هستند و بس و بعضی‌ها مدیر هستند و یک دنیا ارزش. بعضی‌ها امضایشان چند روزی اعتبار دارد و بعضی‌ها عملکردشان یک عمر. بعضی‌ها یاد خود را با خود میبرند و بعضی‌ها خود میروند و اما نام و یادشان میماند. بعضی‌ها عشق مدیریت دارند و بعضی‌ها مدیر عاشق هستند. بعضی‌ها بر نام سازمان مدیریت میکنند و بعضی‌ها مدرک مدیریت دارند و بعضی‌ها درک مدیریت. 

راستی؛ انصافاً جایگاه من و شما و ما، در کجاست؟


مدیریت چیست؟!

شاید شنیده باشید یا خوانده باشید و یا باور داشته باشید که میگویند؛ مدیریت هم علم است و هم هنر. یعنی هم آگاهی و هم تجربه. هم اکتسابی و هم ذاتی. هم توانائی و هم عشق. 

مدیریت؛ حکومت بر سازمان نیست، بلکه نشستن بر قلبهای کارکنان سازمان است. سازمان؛ یک اداره و کارخانه نیست، بلکه مجموعه‌ای است که در آن سهیم هستیم و روزگار را سپری مینمائیم. مجموعه؛ یک سری افراد با ویژگیهای مختلف، با عنوان همکار نیست، بلکه همراهانی هستند که با آنها روز را شب و شب را روز میکنیم. 

برای مدیر شدن، نباید به دنبال کتابفروشی و کتاب و مدرس و دفتر تمرین بود. بلکه باید به دنبال واقعیت و واقعیت‌بینی و واقعیت‌پذیری و بیان واقعیت بود. برای مدیر شدن نباید به دنبال آرزو و آشنا و وابستگی به دوستان بود، بلکه باید به دنبال موقعیتها واکنشها، عملها و عکسالعملها بود. راستی؛ تغییر روز به شب و شب به روز، برای ما یک عادت شده است یا امیدی برای یک تحول. آیا به سخت مولا فکر کردهایم که میفرمایند: وای به حال آنکه امروزش مانند دیروزش باشد. پس وای به ما و حال ما که اگر در انتظار موقعیتها بمانیم و تنها منتظران شانس باشیم. 


تعریف مدیریت

تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارائه شده است، یکی از جامع ترین این تعاریف در ذیل آمده است مدیریت عبارت است از: 

«علم و هنر برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و نهایتاً ایجاد هماهنگی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده سازمان»


البته تمام مباحث فوق بر روی منابع سازمانی صورت می گیرد که مهم ترین و ارزنده ترین دارایی هر سازمان منابع انسانی ( کارکنان) هستند و سپس منابع دیگر نظیر دارایی های فیزیکی، مادی و حتی اطلاعات قرار می گیرند. 


تمام مطالب فوق صحیح است اما اگر بخواهیم خیلی ساده مدیریت را تعریف کنیم باید بگوئیم



مدیریت یعنی تصمیم گیری


وظایف نیروها عبارت است از تصمیم سازی (با ارائه پیشنهادات) و اجرای تصمیم پس از اتخاذ از سوی مدیریت، وظایف مدیران عبارت است از تصمیم گیری و نظارت بر اجرای تصمیمات. 

سرجیوزیمن معاون سابق بازاریابی کوکاکولا و نویسنده کتاب ارزشمند پایان عصر بازاریابی سنتی پنج سطح برای تصمیم گیری قائل است.



سطوح تصمیم گیری :


 سطح یک : تصمیم من ( مدیر ارشد) بدون کمک شما ( منظور کارکنان است ). 

 این سطح مربوط به امور سیاست گذاری است. 


سطح دو : تصمیم من با کمک شما. 

 مسئولیت تصمیم گیری با مدیر است اما از نظرات و پیشنهادات کارکنان مطلع

 می شود. 


سطح سه : تصمیم ما. 

 سرجیو زیمن می گوید من از این سطح متنفرم. چون مسئول تصمیم گیری مشخص 

 نیست. حتی در قوی ترین مردم سالاری ها یک نفر باید رهبری را بر عهده بگیرد. 


سطح چهار : تصمیم شما با کمک من. 

 سخت ترین تصمیم های مدیران است. چون باید قدرت خود را فراموش کنند و 

 اجازه دهند فرد دیگری تصمیم بگیرید. 


 استاد بهزاد حسین عباسی 


behzadabbasi.ir



مدرس منابع انسانی

مدرس بهبود سازمانی

مدرس عدم تعارض 

مدرس بهبود همکاری 

مدرس ایجاد ارتباط موثر و همکاری 

مدرس کار تیمی 

مدرس مسئولیت اجتماعی 

مدرس تسهیل و تسریع فرایندهای کاری 

مدرس ارائه بهترین خدمات به ارباب رجوع 

مدرس تعهد کاری و ارتباط موثر


معلم اصول و فنون مذاکره

مدرس فروش و فروشندگی در سازمان و فروش فروشگاهی

استاد  و فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی 


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


سطح پنج : تصمیم شما بدون کمک من. 

 یعنی اعتماد مدیر به توانایی ها. دانش و بصیرت نیرو به حدی می رسد که مسئولیت را به صورت کامل تفویض می کند. 

سرجیوزیمن می گوید: اساساً سطح پنج به مخاطب می گوید" گوش کن، دلیل اینکه شما اینجا هستید، دلیل اینکه من شما را استخدام کرده ام. دلیل اینکه به شما اجازه داده ایم که تحت لوای علائم تجاری این شرکت کار کنید، این است که شما را باور داریم. بروید و کارتان را انجام دهید". 

ایشان می گوید در تمام موارد فوق تصمیم گیرنده باید مشخص باشد تا در مقابل تصمیم خویش مسئولیت داشته باشد. مدیران ما هم باید بدانندکه یکی از نقش های ارزنده ایشان اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع و بر مبنای اخذ اطلاعات از زیردستان است. و همچنین تفویض اختیار برای تصمیم گیری کارکنان در جای خود شایسته و لازم است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۳
مدرس مدیریت استاد مدیریت

استاد مدیریت

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۷ ق.ظ

آموزش پرسنل فروش آموزش پرسنل شرکت اهمیت آموزش پرسنل سرفصل های مدیریت فروش

سرفصل های مدیریت فروش

-          فروش یخچال به ساکنان بومی آلاسکا

-          ارزش عمر مشتری

-          فنون موفقیت در کسب و کار

-          جایگاه آدم ها در ذهن دیگران

-          مذاکره فروش

-          فروش چیست؟

-          وظایف مدیر فروش

-          جذب و آموزش فروشندگان

-          هدف فروش چگونه تعیین می شود؟

-          نحوه محاسبه  پورسانت فروشندگان:

-          تئوری پنجره های شکسته

-          نظارت

-          استراتژی بازاریابی

-          استـرا تژی فـروش

-          جا یگا ه فروش در استراتژی شرکت

-          رمز موفقیت یک برنامه فروش

-          شاخه های اصلی فروش

-          انواع مدیران فروش

-          مشتری یابی

-          انواع مشتری

-          رضایت مشتری یعنی چه؟

-          وفاداری مشتری یعنی چه ؟

-          نارضایتی مشتری یعنی چه ؟

-          مدیریت مشتریان خاموش

-          هدف های فروش

-          هدف استراتژیک سهم بازار

-          گردش مالی فروشگاه ها

-          هدفهای کیفی فروش

-          زمانبندی هدفهای فروش

-          طراحی استراتژی فروش

-          تجزیه و تحلیل SWOT   در فروش

-          ساختار سیستم فروش :

-          نحوه تقسیم ساعت کاری فروشندگان

-          پیش بینی فروش

-          تجزیه و تحلیل های فروش

-          استراتژیهای برنده

-          استراتژیهای شرکتی که رهبری بازار را بعهده دارد

-          پیدا کردن مصرف کنندگان جدید

-          مدل استاینر

-          نظریه آیداس AIDAS

-          بازاریابی خدمات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۷
مدرس مدیریت استاد مدیریت

چگونه با روشی آسان فروش خود را افزایش دهیم ؟

    این پست در پی درج تاپیک هایی که اخیرا در انجمن مبنی بر کاهش فروش درج میشه نوشته شده . روشی آسان و عملی که امروزه در بسیاری از بزرگترین کمپانی های معظم دنیا در حال اجراست.

    - آیا میدانید شرکت های بزرگ تولید کننده دنیا میدانند که شما سال آینده چه چیزی خواهید خرید ؟!
    - آیا می دانید هم اکنون که شرکت اپل ، آیفون 5 را معرفی نموده آیفون بعدی خود را نیز بر اساس نیاز بازار در ماه های آینده تولید نموده است !
    - آیا می دانید آخرین محصولات تکنولوژیک که در دنیا عرضه میشوند در واقع حداقل یکسال پیش ساخته شده اند!
    راز موفقیت شرکت های بزرگ در توانایی پیش بینی بازار است .

    در ادامه روشی آسان و کاربردی به همین منظور ارائه می گردد.
    این روش برای فروشگاه دارن و عرضه کنندگان کالا و خدمات پیشنهاد می گردد.

    1- آماده سازی یک لیست از کلیه محصولات موجود و ناموجود فروشگاه . چه آنهایی که قبلا فروخته اید و اکنون موجود نیست و چه آنهایی که در حال فروش آن هستید.

    2- لیست فوق را به صورت دسته بندی شده و موضوعی طبقه بندی کنید . توجه داشته باشید هر چه این فهرست ریزتر و جزییات بیشتری داشته باشد نتایج آن قابل اعتماد تر است.

    روش اجمالی آماده سازی لیست طبقه بندی شده :
    - برای فروش روزانه خود یک جدول تهیه کنید و تمامی سفارش های خرید را در آن ثبت نمایید.
    - د ر پایان هفته تعداد اقلام به فروش رفته را جمع زده و در لیست هفتگی خود ثبت نمایید .
    به عنوان مثال در پایان هفته چهارم شهریور شما این اقلام رو فروخته اید
    1- سی دی ویندوز 12 حلقه
    2- تیشرت سه بعدی 28 عدد
    3- ساعت ... 12
    4- جامدادی 24
    5- و...

    3- در پایان ماه لیست های هفتگی را با هم مقایسه کرده و نتایج آن را با هم جمع بزنید به نحوی که بدانید در پایان شهریور ماه از هر کدام از اقلام موجود چند سفارش داشته اید.
    نکته مهم : ترتیبی اتخاذ کنید تا به هر شکل ممکن بتوانید ازنوع و میزان کالاهایی که مشتریان تمایل به خرید دارند اما در انبار شما موجود نبوده اطلاعات جمع آوری کنید.

    4- برای خود یک سال کاری یا مالی تعریف نمایید. این سال میتواند 6 ماهه یا 12 ماهه تعریف شود.

    5- لیست های ماهانه خود را بر روی نمودار ببرید .

    تذکر مهم : برای حصول نتیجه دقیق تر بهتر است لیست ها به صورت هفتگی بر روی نمودار ثبت شوند.

    6- این نمودار را برای همه ماههای سال و به صورت دقیق تر برای همه هفته های سال آماده کنید.

    7- اکنون زمان آن رسیده تا نمودارهای خود را تحلیل کنید .

    نکات تکمیلی که تاکید میشود برای حصول نتیجه بهتر حتما انجام دهید :

    الف . این روش را عینا در مورد خریداران خود پیاده کنید . آنها را بر اساس جنسیت ، گروه سنی ، گروه اجتماعی و... طبقه بندی نمایید.
    ب . در پایان هر ماه بدانید چند درصد از خریدان شما به هر کدام از گرو های فوق تعلق دارند. به عنوان مثال بدانید در مرداد ماه امثال مشتریانی که از شما ساعت خریده اند در چه رده سنی بوده اند .
    ج‌. برای سایز ویژگیها نیز نمودار تهیه کنید. مثلا بدانید در مرداد ماه مشتریان شما در کدام نقطه کشور بیشترین سفارش را داشته اند. ( این مورد به شما کمک میکند تا بتوانید نقاط پیک فروش را پیش بینی و تنظیم کنید به نحوی که منحنی فروش همواره سیر صعودی داشته یاشد ).
    نمودارهایی به همین روش در مورد مشتریان ، کالاها و سایر خصوصیات و ویژگیها تهیه کنید.

    روش تحلیل منحنی به زبان ساده :
    حال که نمودارهای شما آماده شده میتوانید این نمودارها را باهم منطبق کرده و از نتایج آن برای نجات تجارت خود بهره ببرید.
    اکنون شما میدانید در اولین هفته شهریور ماه سال جاری خریداران شما چه کالایی را از کدام منطقه کشور با کدام ویژگی فکری یا فرهنگی سفارش داده اند .
    اکنون شما میتوانید میزان رشد و کاهش تقاضا برای هر کالا را ببینید و متوجه شوید در چه فصلی از سال تقاضا برای محصولات آموزشی بیشتر است یا سرگرمی !
    اکنون شما میدانید در فصل پاییز کارمندان به خرید چه کالاهایی تمایل دارند!
    نتایج حاصل از تحیل در طی ماهها و سالها به شما کمک میکند بتوانید نیاز بازار را در ما ههای بعد پیش بینی کرده و براین آن برنامه ریزی کنید .
    نگارنده این روش را در سال 86 در یک شرکت بخش دارویی اجرا نموده و منجر به افزایش فروش 700 درصدی گردید.
 استفاده از مبانی روانشناسی در بازاریابی


میل به خرید اغلب برخاسته از تصمیمی نیمه آگاهانه است. در حقیقت 95 درصد اینگونه
تصمیمات نیمه آگاهانه است.
دانستن دلایل ناآگاهانه ای که مردم به واسطه آن خرید می کنند و استفاده درست و
سودمند از این اطلاعات به یک فروش فوق العاده حتی فراتر از حد تصور فروشنده کمک
خواهد کرد.
مثلا باتغییر کلمات در یکی آگهی می توان بازده را دو برابر کرد. اینگونه ابزارهای
روانشناسی محرک ترین عاملی است که یک فروشنده یا واسطه می تواند از آن برای فروش
استفاده کند.www.zibaweb.com

اینگونه فنون روانکاوانه در عین حال که بسیار دقیق و مطمئن اند، می توانند گاهی
خلاف انتظار ما عمل کنند. در این قسمت مثال هایی ارائه شده که در صورت درست عمل
کردن می توانند فروش را افزایش دهند.
راهکارهایی هستند که اگر کسی محصولی را خریداری نکند، در او نوعی احساس گناه به
وجود خواهد آمد. برای مثال شما یکسری اطلاعات فروش به علاوه یکسری محصولات رایگان
دریافت می کنید.
مطمئنا از محصولات رایگان استفاده خواهید کرد و سپس برای این که احساس گناه نکنید،
در خواستی هم برای یک سری محصول دیگر به همراه هزینه آن برای شرکت مزبور خواهید
فرستاد. بسیاری از شرکت های در حال رشد از این راهکارها بهره می برند.
از این به اصطلاح "احساس گناه" در تمامی زمینه های تبلیغاتی مثل تلویزیون و روزنامه
می توان استفاده کرد یکی دیگر از راهکارها را می توان به اصطلاح القای رضایتمندی
نامید.
این روش را با روش های قدیمی اشتباه نگیرید که در آنها مثلا گفته می شود اگر در 30
روز از محصول راضی نبودید می توانید آن را پس دهید . القای رضایتمندی روشی متفاوت
است.
برای مثال در یک اشتراک به جای اینکه گفته شود :
"اگر از اشتراک خود راضی نبودید مابقی را به شما استرداد خواهیم کرد."
بگوییم:
"اگر در هر زمان از اشتراک خود راضی نبودید به ما اطلاع دهید و تمام مبلغ اشتراک
خود را استرداد کنید، حتی اگر قبل از آخرین شماره تصمیم به این کار گرفتید."
در حقیقت شما به مشتری خود القا می کنید که مطمئنا از اشتراک راضی خواهید بود. این
کار به خواننده نوعی احساس برتری و اطمینان می دهد و باعث می شود که در خود نوعی
رضایت محض را احساس کند.
در موثر بودن اینگونه روش ها شک نکنید. در بسیاری از مواقع با جابه جایی جملات می
توانید رضایت مندی را در طرف مقابل چندین برابر کنید. البته اگر به خوبی مهارت های
روانشناسی رعایت نشود ممکن است نتیجه عکس حاصل شود.

به این جمله توجه کنید که ممکن است از طریقemail یا پست به دست شمابرسد:
«کاهش وزن فوری» .
با یک نگاه می توان فهمید این جمله آگهی برای تبلیغ محصولی خاص است. بیشتر مردم
زیاد تبلیغات را نمی پسندند و اغلب آنها دوست ندارند نامه هایی را که حاوی پیام های
تبلیغاتی است باز کنند .
حتی اگر کالای تلبیغ شده مورد پسند آنها باشد. در این مواقع شما باید قدم به قدم
ذهن افراد را ربوده و آنها را با خود همراه کنید. مثلا ابتدا کاری کنید که نامه را
به عنوان نامه ای معمولی باز کنند و سپس با دقت آن را بررسی کرده و پیام شما را
بخوانند.
بهتر است پیام شما طوری نباشد که بیننده یا خواننده با یک نگاه متوجه تبلیغاتی بودن
آن شود، بلکه باید حس کنجکاوی او برانگیخته شود. وقتی خود کنجکاو شود تا آخر پیام
همراه شما خواهد بود.
پس در هر وضعیت فروش که هستید همیشه به یاد داشته باشید که از راهکارهای روانشناسی
برای افزایش فروش خود استفاده کنید. مطمئن باشید که به نتیجه خواهید رسید.مترجم: محمد امین صادق زاده

نردبان ترقی فروش( روش افزایش میزان فروش )



1)حتما به مشتریان خود اشانتیون (نمونه تبلیغاتی مجانی) را ارائه دهید. این کار به
مشتری اجازه می دهد تا بدون اینکه پولی برای محصول شما پرداخت کرده باشد آن را
امتحان کند.

2)کلاسهای آموزشی رایگان برگزار کنید . مثلا اینکه چگونه از لوازم آرایشی شما
استفاده کنند؟چگونه با محصول شما یک اصلاح سر زیبا داشته باشند؟ چگونه با استفاده
از محصول شما پوست خود را شاداب نگه دارند و یا حتی چگونه با استفاده از محصول شما
گلهای باغچه خود را شاداب نگه دارند و یا چگونه دیوار خانه خود را تعمیر کنید و...
وقتی مشتری از نزدیک طریقه استفاده از محصول شما را ببیند مشتاق می شود که علاوه بر
محصول شما تمام لوازم جانبی که شما در کار خود استفاده کردید را هم خریداری کند.

3) برگزاری workshop ها تقریبا مثل مثال بالا می باشد و می تواند برای لوازم مورد
نیاز برای طراحی فضای سبز در یک محیط آزاد در نظر گرفته شود.

4)محصول خود را به عنوان هدیه مجازی در کنار یک خرید دیگر به مشتری ارائه دهید.

5)اگر مثلا محصول شما یک تی- شرت 25 دلاری است آن را در مقابل هر 500 دلار خرید به
مشتری ارائه دهید. این موضوع در چشم مشتری بسیار بزرگ جلوه می کند و در نهایت سود
به شما برمی گردد.

6)این شعار را در کار خود اجرا کنید . «یکی بخر، 2 تا ببر»

7)کارتهای قرعه کشی برای محصولات خود ارائه دهید. مثلا اگر یک مشتری تا یک مبلغ
خاصی از فروشگاه شما خریداری کرد به او کارت قرعه کشی دهید تا دریک قرعه کشی بزرگ
شرکت کند.

8) یک شعار دیگر هم هست که باعث می شود مشتری به طرف محصول شما بیاید. «امروز بخرید
و درطول 12 ماه پول محصول خود را پرداخت کنید.»

9 ) چندین محصول را با یک بسته بندی در اختیار مشتری قرار دهید. این کار مخصوصا در
مورد لوازم آرایشی بسیار کار برد دارد. گاهی یک محصول فروش کمتری دارد. به این
ترتیب شما می توانید محصولات پر فروش خود را در کنار محصولات کم فروش به مشتری
ارائه دهید. www.zibaweb.com

10) دقیقا در زمانی که مشتری در گرما گرم خرید از شماست محصولات دیگر خود را که در
رابطه با خرید اوست به او معرفی کنید. احتمال خرید مشتری در این زمان بسیار زیاد
است.

11)اطلاعات خود را در مورد محصول به صورت خلاصه و مفید در اختیار مشتری قرار دهید.
می توانید این اطلاعات را همراه با بروشور به آنها ارائه دهید.

12)در کنار محصول خود خدمات پس از فروش رایگان ارائه دهید.

13)اجازه دهید تا مشتری به صورت رایگان با شما در تماس باشد و از روشهای استفاده
صحیح محصول شما مطلع شود.

14)طراحی خوبی را برای بسته بندی محصول خود در نظر بگیرید. درست است که این کار
هزینه هایی در بر دارد اما در نهایت باعث جلب مشتری و افزایش فروش شما می شودمترجم: مروارید درودی زاده

---------------------------------


3 راه برای افزایش فروش



این 3راه ساده فروش در اثر تقاضای شخصی مشتری صورت می گیرد. آنها بی توجه اند به
این موضوع که شما چه چیزی و چطور یا کجا محصولتان را می فروشید.

1.دقت کنید که توجه مشتری را به خود جلب کنید.

آیا 3 پیغام تبلیغاتی فروش را به خاطر می آورید؟ آیا می توانید حتی یکی از آنها را
هم به خاطر آورید؟ اکثر مردم قادر نیستند....
و این شامل مشتریان آینده شما نیز می شود. و دلیل آن است این که آنها به تاثیر
مستقیمی که تبلیغ بر رویشان می گذارد، آگاهند ولی شاید در ظاهر آن را رد می کنند.
این یک مانع بزرگ است که شما باید بدانید چطور بر آن غالب شوید پیش از آنکه شروع به
فروش کالایتان کنید.
شما باید توجه مشتری را کاملا جلب کنید- بسیار دقیق و سریع- و گرنه در فروشتان موفق
نخواهید بود.
اینجا 3 راه پیشنهادی و اثبات شده است که توسط آنها قادر خواهید بود توجه مردم را
به سرعت بدزدید:
-به طریق علمی اثبات کنید. مثلا بگویید: " حتی دکترم نیز از این محصول بهداشتی
استفاده می کند. "
-آنها را با گفتن جمله ای خاص متعجب کنید مثلا: محصول ما را بخرید و تا یک ماه پولش
را نپردازید.
-سوال تحریک آمیز بپرسید. مثلا: اگر شما یک تاجر رده بالایید، چرا 6 عدد از
محصولاتمان را نمی خرید؟www.zibaweb.com

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشندگی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشندگی

 سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی

 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir



توجه:
عنوان مقالاتتان بر روی وب سایت نیز می تواند جلب توجه خواننده کند. بسیاری از مردم
در سایت های مختلف می روند و به سرعت از آن خارج و به سایت دیگری می روند- مگر
اینکه به محض ورود به سایت با عنوان محرک یا تعجب بر انگیزی مواجه شوند.

2. بر روی روابط انسانی تاکید کنید.

بسیاری از مشتریان دور اندیش حاضرند از اشخاص حقیقی بیش از شرکت های حقوقی خرید
کنند.
به جست وجوی راهی بپردازید که روابط شخصی شما را با مشتریان دوراندیش ایجاد کند.
مثلا:

... اگر شما روبه روی مشتری و به صورت حضوری کالایتان را به او بفروشید، به زمان
کمی جهت شناخت مشتری تان نیاز دارید و او نیز شما را حضوری بیشتر خواهد شناخت.
... اگر شما اقدام به فروش کالا بر روی اینترنت کنید نیازی به حرف زدن با مشتری
ندارید و او از طریق عنوان های سایت تان و متن های آن به شما اعتقاد پیدا و خرید می
کند. آنچه که شما در معرفی خود و محصولتان بر روی سایت ارائه می دهید باعث اعتماد
مشتری می شود.
پس در انتخاب بهترین و ناب ترین عناوین که باعث بر آورده کردن نیاز مشتری می شود،
کوشا باشید.

توجه:
خودتان کالا را به مشتری بفروشید تا از کالای مناسب و راحت شما آگاه شود. ولی در
ادامه برای جلب اطمینان او تاریخچه شرکتتان و نتایج زیاد فروشتان را نیز به او
ارائه دهید تا از توانایی زیادتان در صورتبخشی به وعده هایشان مطمئن شود.

2.موجب بیداری تصورات مشتری تان شوید.

سود کالایتان را برای مشتری در قالب کلماتی زیبا و کلام دلنشین متصور شوید. بعد به
او بگویید که با این منافع و مزایای زیاد کالای ما چه احساسی در استفاده از آن
دارد.

دقت کنید:
اگر کالایتان را می فروشید پس برای خریدار کالا شرح دهید که مزایای استفاده از آن
چه لذت بخش خواهد بود و احساس مرفه بودن از کالا را بدون هیچ شکی به او بگویید.
مثلا: اگر به مشتری تان قایق می فروشید شرح دهید که با آن قایق در میان امواج آب
همراه و کنار دوستان چه لذتی خواهندبرد.
اگر فرصت شغلی تان را این گونه ارتقا دهید، خودتان حتی تصور کنید که بعد از مدتی
کار سخت در خانه بودن و بدون کارفرمای بالای سر چه لذتی خواهید برد.

توجه:
از اینکه کلمات و توضیحات شما باعث ایجاد تصورات دل انگیز می شود مطمئن شوید، نه
اینکه با توضیحاتتان ویژگی های کالا را شرح دهید.
مردم در هنگام خرید، زیاد به ویژگی های کالا که در برگیرنده تکنولوژی پیشرفته است
توجه نمی کنند. مثلا در هنگام خرید یک نوشیدنی خنک، حتی سالم، به درصد سلامت آن
زیاد توجه ندارند. بلکه فقط می خواهند از خنکی آن در طول یک روز طولانی و گرم، لذت
برند.

این 3 راه ساده فروش محصولات با اخلاق بشری نیز سازگار است. آنها را در صفحات وب
خود بکار برید. درصد زیاد فروش باعث شگفتی تان خواهد شد.مترجم:طاهره یادگاری
 

---------------------------------------------------


5 روش مطمئن برای معامله در زمانهای دشوار



در حال حاضر در بازرگانی جوی مبهم و نامعلوم حاکم است و در اکثر تجارتها برای خارج
شدن از تنگناها، راههای اشتباهی پیش گرفته می شود. معمولا معاملات را از سر می
گیرند و منتظر پیشرفت اقتصادی می مانند.
در چنین اقتصادی، بازاریابی مجدد مساوی خود کشی است. بهترین کار افزایش معاملات
بدون افزایش حجم سرمایه است.
این کار سرمایه شما را محافظت می کند و تجارت شما را در مقابل تهدیدهای رقیبان و
سرمایه داران مقاوم می سازد؛رقیبانی که از لغزشهای شما برای سبقت گرفتن و ربودن
مشتریانتان استفاده می کنند.

در اینجا پنج روش مطمئن برای معامله در زمانهای دشوار ارائه شده است:

1-با مشتریان قدیمی خود معامله کنید:

به آسانی می توان از مشتریان قدیمی استفاده کرد گاهی با فرستادن یک پیغام یک تماس
تلفنی یا صرف ناهار به اتفاق مشتری قدیمی، می توان دوباره رابطه تجاری بر قرار کرد.

اگر می خواهید از طریق emil یا mail با مشتری خود ارتباط برقرار کنید، می توانید یک
پیشنهاد همکاری مجدد، تخفیف یا جایزه را همراه با درخواست معامله خود ارسال نمایید.


2-نمونه رایگان در اختیار مشتریان قرار دهید:

این روشی است که اغلب نادیده گرفته می شود، در حالیکه در تجارت جواب می دهد.

3-روی تبلیغات تمرکز کنید:

عده ای فکر می کنند قرارگیری نام تجاری جلوی دید عموم یک روش معتبر تبلیغاتی است.
بهتر است بجای آن، مطمئن شوید تبلیغاتتان در بهترین مکان قرار گرفته تا خوانندگان
آگهی، بتوانند با شما تماس بگیرند.
یکی از همکارانم ابتدا ده مشتری داشت که حاضر به همکاری نبودند. او توانست با
استفاده از این روش با سی وپنج مشتری قرار دادهایی امضا کند که میلیونها دلار ارزش
دارند.www.zibaweb.com

4-بگذارید مشتریان در گرفتاریها به شما کمک کنند:

تجارت مانند خیابان دو طرفه است. مشتریانی که در گذشته به آنها کمک کرده اید،
خوشحال می شوند محبت شما را جبران کنند. اغلب، تنها کاری که باید انجام دهید، کمک
خواستن است. برای تبلیغات خود و ارائه میزان فروش می توانید تصدیق نامه و یا آمار
کار تهیه نمایید.
راه دیگری که مشتریان می توانند به شما کمک کنند ارائه رضایت نامه است. اگر مشتری
با نفوذی دارید که از همکاری با شما رضایت دارد، از او درخواست کنید نامه ای بنویسد
و معامله با شما را به دیگران توصیه نماید.
می توانید هزینه چاپ و پست چنین نامه ای را خودتان بپردازید و در صورت لزوم در
نوشتن نامه هم کمک کنید.

5-به روابط درست با مشتریان توجه کنید:

اگر فکر می کنید شما تنها کسی هستید که در حال حاضر نگران همه چیز است، اشتباه می
کنید. اتفاقات اخیر باعث بی اعتمادی همه شده است.
برای پیشرفت در بازار، معاملات خود را با اعتبار و اعتماد ویژه ای پیش ببرید و در
مورد بدهکاریها و طلبکاری های خود منصفانه برخورد نمایید.
برای جلب رضایت مشتری، هر کاری می توانید انجام دهید. حتی اگر لازم بود، او را به
رقیب خود معرفی کنید تا اگر فکر می کند شما بهترین گزینه برای انجام معامله نیستید،
بتواند شرایط رقیب را با شرایط شما مقایسه کند.
روابط درست و صادقانه در کوتاه مدت تاثیری ندارد اما شهرت در درستکاری و صداقت می
تواند گنجینه ای گرانبها برای آینده کاری شماباشد.مترجم: آذر میدخت مهدی نژاد

 

------------------------------------------


چگونه فروش خود را با استفاده از کلمات افزایش دهیم؟



عبارات ساده و قوی احساسات مشتریان را تحریک می‌کند و باعث می‌شود که آنها تحت
تاثیر احساساتشان تصمیم به خرید از شما بگیرند. شما می‌توانید با استفاده از این
عبارات قدرتمند فروش خود را افزایش دهید.

چرا کلمات موثر موجب می‌شوند تا افراد اقدام به خرید کنند؟

یک عبارت قوی به مشتری شما کمک می‌کند تا در ذهن خوداحساسی را تصور کند که پس از
خرید محصول یا استفاده از خدمات شما به او دست خواهد داد. این امر یک احساس قابل
تصور را ایجاد کرده و مشتری شما را تحریک می‌کند تا این تصور را به واقعیت تبدیل
کند.
اغلب مشتریان شما براساس احساساتشان تصمیم به خرید از شما می‌گردند. آنها سپس به
دنبال دلایل منطقی جهت توجیه تصمیماتشان می‌گردند. اما درواقع تصمیم آنها یک فرایند
احساسی می‌باشد نه تصمیمی بر پایه عقل و منطق.
عبارات و کلمات قوی و موثر، تمایل و اشتیاق مشتری را برای خرید محصول شما یا
استفاده از خدمات ارائه شده توسط شما افزایش می‌دهد و ناگهان آنها برای خرید از شما
تصمیمی بر مبنای احساساتشان می‌گیرند.

چگونه عباراتی قوی بنویسیم؟

خلق و نوشتن عبارات قوی و موثر آسان است. کارتان را با تهیه فهرستی از فواید و
منافع بیشتری که مشتریان در صورت خرید از شما کسب خواهند کرد، شروع کنید. سپس چند
کلمه توصیفی مهیج را درباره آن فواید در قالب عباراتی کوتاه بنویسید.
در اینجا چند نمونه از این عبارات را که توسط سه صنف کاری مختلف ارائه شده‌اند، ذکر
می‌کنم:
«سریع! آسان! بسیار ارزان!» (برای توصیف محصول یا خدمات)
«من خود به شما کمک خواهم کرد! به همین دلیل است که دستیابی به نتیجه موردنظرتان را
تضمین می‌کنم.» (برای ارائه خدمات)
«از کارتان لذت ببرید و پول بیشتری برای خرج کردن و زمان بیشتری برای گذراندن بدست
آورید.» (آژانس کاریابی)

سعی کنید در عبارات خود از کلماتی محکم و کوبنده استفاده نمایید. به کلماتی که در
عبارات بکار رفته است، دقت کنید. اغلب کلمات به کار رفته در عبارات مذکور بسیار
محکم و کوبنده می‌باشند، مانند :
«سریع، آسان، بسیار ارزان، کمک، تضمین، لذت ببرید، پول بیشتر، زمان بیشتر.»
در عبارات قوی، از کلمات بسیار محکم موثر استفاده می‌شود تا آگهی تبلیغاتی بسیار
محکم و قدرتمندی خلق شود.
اجازه بدهید چند نکته مهم را یادآور شوم. سعی کنید در نوشتن چنین عباراتی از کلماتی
کوتاه، محکم و موثر که همه به راحتی آن را متوجه می‌شوند استفاده نمایید. چنین
عباراتی در ذهن مشتری‌هایتان تصویری مهیج ایجاد خواهد کرد بدون اینکه توجه آنها را
روی خود کلمات متمرکز کند.www.zibaweb.com
تجربیات شخصی‌ام به من می‌گوید که بهترین عبارات آن عبارتی است که ازسه کلمه تشکیل
شده باشد. سعی کنید در آگهی خود از عباراتی متشکل از 3 کلمه و یا 3 ترکیب از کلمات
استفاده نمایید.
به دلایلی به نظر می‌رسد عبارات سه کلمه‌ای تصوری مهیج و به یادماندنی را در ذهن
مشتری ایجاد می‌کند.استاد مدیریت
به عنوان مثال:
«صرفه‌جویی در وقت، صرفه جویی در پول، نتیجه‌ای فوری»
«سریع! آسان! بسیار ارزان!»
«همه‌جا از آن لذت ببرید، در خانه، در محل کار یا در اتومبیل‌تان»
«تضمین قطعی یا برگشت شهریه»
«قدرت، سرعت، یک شاهکار»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۴۱
مدرس مدیریت استاد مدیریت